بهینه سازی فازی
مهرداد رسول زاده؛ سید احمد عدالت پناه؛ محمد فلاح؛ سید اسماعیل نجفی
چکیده
هدف: افزایش ثروت سهامداران از مهمترین اهداف مدیریت مالی است. این موضوع همواره با دو مفهوم ریسک و بازده بهطور همزمان عجین است، بهگونهای که سهامداران همواره بهدنبال افزایش بازده سبد با کنترل و حداقلسازی ریسک، یا بهدنبال کاهش ریسک در سطح مشخصی از بازده موردانتظارمیباشند. برای این منظور سرمایهگذاران عمدتاً از مفاهیم ...
بیشتر
هدف: افزایش ثروت سهامداران از مهمترین اهداف مدیریت مالی است. این موضوع همواره با دو مفهوم ریسک و بازده بهطور همزمان عجین است، بهگونهای که سهامداران همواره بهدنبال افزایش بازده سبد با کنترل و حداقلسازی ریسک، یا بهدنبال کاهش ریسک در سطح مشخصی از بازده موردانتظارمیباشند. برای این منظور سرمایهگذاران عمدتاً از مفاهیم تحلیل بنیادی، به معنی توجه به ساختار درونی و عملکرد مالی شرکتها یا از مفاهیم تکنیکال، به معنی توجه به تغییرات و نوسانات قیمتی سهام در بازار یا ترکیبی از هر دو روش استفاده مینمایند. هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه یک مدل ترکیبی است که هم به ساختار مالی به عنوان رویکرد بنیادی و هم به نوسانات قیمتی سهام در تابلو در گذشته بعنوان یک رویکرد تکنیکال توجه نموده و در نهایت با استفاده از مفهوم شبکه در تحلیل پوششی دادهها به تاثیر عملکرد مالی بر ارزش بازاری شرکت میپردازد. روششناسی پژوهش: ما در این پژوهش با ترکیب مدل مارکویتز با بازدههای فازی با مدل تحلیل پوششی دادههای شبکهای به یک مدل چندهدفه دست خواهیم یافت که با مدّنظر قراردادن عملکرد شرکتها بر اساس برخی نسبتهای مالی و تأثیر آن بر ارزش بازاری سهام، همچنین نوسانات قیمت، سعی در معرفی سبدهای سهام در بهترین حالتهای ممکن از حیث ریسک، بازده و همچنین کارایی سبد سهام خواهد داشت. در نهایت بهمنظور استفاده از مدل در انتخاب یک سبد سهام بهینه، 50 شرکت از شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران از صنایع مختلف انتخاب، و مدل مزبور بر روی آنها اجرا گردید. همچنین برای حل مدل از الگوریتم ژنتیک چندهدفه با مرتبسازی نامغلوب استفاده شد. اصالت/ارزش افزوده علمی: پژوهش پیش رو، مدلی را معرفی می کند که با ترکیب دیدگاه سرمایه گذاران با رویکرد بنیادی و سرمایه گذاران با رویکرد نوسانات قیمتی(تکنیکالی)، تصمیم گیری برای انتخاب سبد بهینه را ساده تر می سازد. روش ارایه شده با لحاظ بازدهها بصورت اعدادی ازنوع فازی ذوزنقهای، سعی در بیان عدم قطعیت در بازدهها داشته و همچنین با استفاده از مدل شبکهای تحلیل پوششی دادهها، تاثیر کارایی شرکتها بر ارزش بازاری و افزایش ثروت سهامداران را میسنجد.