مدلهای زمانبندی
علی حسین زاده کاشان؛ سعید افخمی؛ پریسا معروفخانی
چکیده
خطوط مونتاژ، سیستمهای جریانگرایی هستند که به نوعی در تولید صنعتی کالاهای استاندارد با کیفیت بالا و حتی در تولید کالاها با حجم پایین از محصولات سفارشی حائز اهمیت هستند. امروزه به دلیل افزایش رقابت جهانی و گسترش سریع تکنولوژی، مسئله بالانس خط مونتاژ از اهمیت بیشتری برخوردار شدهاست. بالانس خط مونتاژ بهمعنای گروهبندی ...
بیشتر
خطوط مونتاژ، سیستمهای جریانگرایی هستند که به نوعی در تولید صنعتی کالاهای استاندارد با کیفیت بالا و حتی در تولید کالاها با حجم پایین از محصولات سفارشی حائز اهمیت هستند. امروزه به دلیل افزایش رقابت جهانی و گسترش سریع تکنولوژی، مسئله بالانس خط مونتاژ از اهمیت بیشتری برخوردار شدهاست. بالانس خط مونتاژ بهمعنای گروهبندی سیستماتیک عملیات و عناصر کاری در قالب ایستگاههای کاری است و ضمن در نظر گرفتن محدودیتهای پیشنیازی و غیره به دنبال کمینه کردن سیکل زمانی و/یا تعداد ایستگاههای کاری می باشد. در این مطالعه با توجه به اهمیت مسئله بالانس خطوط مونتاژ U شکل و از سوی دیگر اهمیت فاکتورهای انسانی و زمانهای آمادهسازی، یک مدل ریاضی دو هدفه با اهداف کاهش زمان چرخه و کاهش مجموع هزینههای کارگران تخصیص داده شده به ایستگاههایکاری توسعه داده شدهاست. از آنجا که مسئله مورد نظر از لحاظ پیچیدگی جزء مسائل Np-hard میباشد لذا از الگوریتمهای فراابتکاری ژنتیک مرتبسازی نامغلوب II (NSGA-II) و همچنین نسخه دوم الگوریتم تکاملی مبتنی بر قوت پارتو (SPEA-II) برای حل مدل استفاده کردهایم. در انتها نیز بهمنظور تحلیل نتایج مدل دو هدفه و ارزیابی عملکرد الگوریتمهای تکاملی چند هدفه از چهار معیار: تعداد جوابهای پارتو، میانگین فاصله از نقطه ایدهآل، شاخص گوناگونی و شاخص کیفیت استفاده نمودیم که نتایج حاصله حاکی از برتری الگوریتم NSGA-II بودهاست. نوآوریهای این مطالعه شامل ارائه یک مدل ریاضی برای مسئله بالانس خط مونتاژ U شکل و تخصیص کارگران با در نظر گرفتن زمانهای آمادهسازی وابسته به توالی رو به جلو و رو به عقب و نیز حل این مسئله با دو الگوریتم NSGA-II و SPEA-II به منظور کاهش همزمان زمان چرخه و هزینه کارگران میباشد.